از جنگلهای حارهای در پورتوریکو تا هیرکانی در ایران چقدر راه است؟
۱- در طول چند سال گذشته گزارشها و مشاهدات متعددی به ثبت رسیده که آشکارا نشانه آغاز خشکی تودههای جنگلی پهن برگ در هیرکانی است؛ مشاهداتی که از هر ۳استان گیلان، مازندران و گلستان دریافت شده است.
واقعیت نگران کنندهای که از پس این مشاهدات برجسته مینماید، آن است که آیا آستانه تحمل تابآوری هیرکانی بهدلیل تشدید تغییرات اقلیمی و خشکسالی به پایان رسیده و ما باید خود را برای آغاز دوران انقراض هیرکانی آماده کنیم؟ و آیا اگر چنین است، دست درازیهای بیشترِ انسان ساخت؛ مانند تداوم فشار دام، سدسازی، احداث جادههای جنگلی و بزرگراههایی چون تهران- شمال بر ابعاد شتابناک این فروپاشی برگشت ناپذیر نمیافزاید؟ آخرین آمار از مساحت جنگلهای شمال کشور با حدود ۱.۶ میلیون هکتار – که توسط همکارانم در بخش تحقیقات جنگل مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور فراهم شده – اشاره به کاهش ۱.۹ میلیون هکتاری وسعت این دیرینهترین رویشگاه جنگلی جهان در طول حدود ۶ دهه گذشته – تقریباً پس از انقراض ببر هیرکانی در دهه ۳۰ شمسی – است. پرسش این است که آیا آن انقراضِ تلخ، آغازگرِ انقراض بزرگتر زیستگاه ببر از آستارا تا گلیداغی بوده و اگر چنین است، پیام انقراض قریب الوقوع یوزپلنگ آسیایی چیست؟
۲- در اینباره اخیراً گزارش تأملبرانگیزی در نیویورک تایمز منتشر شده که میتواند برای خواننده پیگیر و علاقهمند به ستون قلم سبز همشهری جالب باشد؛ زیرا عملاً درخواهد یافت که بین آن انقراض در شمال ایران تا جنگلهای حارهای پورتوریکو در آمریکای لاتین، خیلی هم راهی نیست! هست؟
۳- زمانی که طوفان ماریا در سپتامبر گذشته پورتوریکو را در هم کوبید، بام خانهها را از جا کند، مناطق مسکونی را زیر آب برد، شبکه برق جزیره را ویران کرد و یک فاجعه انسانی به جا گذاشت که پورتوریکو هنوز پس از ماهها در حال ترمیم این عواقب است. اما ماریا به همان اندازه هم طبیعت را ناچار به پرداخت هزینه کرد. بادهایی با سرعت حدود ٢۵٠ کیلومتر در ساعت هزاران هکتار از درختان را منهدم کرد، ازجمله بخش بزرگی از پارک ملی اِلیونکی، ٢٨ هزار هکتار از جنگلهای بارانی سرسبز در شرق سن خوان، پایتخت پورتوریکو. برای گروهی از پژوهشگران که مسیر پرشیبی از کوههای پارک ملی را به پایین میآمدند، تخریب بهخوبی آشکار بود.
ماموریت این گروه با سرپرستی ماریا اوریارته، یک بومشناس از دانشگاه کلمبیا، بررسی ابعاد تخریب و درک بهتر افزایش خطر تغییرات آب و هوایی است. پیش از طوفان ماریا، کوهستان در پناه تاج پوشش گسترده و متراکمی از نخلهای پربرگ سییِرا و سکروپیا بود که از تابش بخش بزرگی از نور خورشید به سطح زمین جلوگیری میکردند. اما بادها بسیاری از برگها را از درختان جدا کردند و شاخهها را شکستند. دامنه شیب دار کوه اکنون بدون پوشش زیر آسمان قرار گرفته و اینک حومه سن خوان که معمولا از دید پنهان بود، تا مسافت زیادی قابل رویت است. این پژوهش شامل ارزیابی آسیب به تک تک درختان در یک منطقه معین است و بررسی میکند که چگونه طوفانهای سهمگین بر مقدار کربنی که جنگلها از نیوار جذب و ذخیره میکنند، تأثیرگذار است.
۴- از آنجا که انتظار میرود تغییرات اقلیمی موجب افزایش تواتر رخدادهای مفرط آب و هوایی در بسیاری از نقاط دنیا ازجمله ایران شوند، این پژوهش همچنین به محققان کمک میکند تا به چگونگی تاب آوری جنگلها با ادامه پیدا کردن جهان گرمایی پی ببرند. دکتر اوریارته که جنگلهای پورتوریکو را بهمدت بیش از یک دهه است بررسی میکند، میگوید: «همه مدلهای تغییرات اقلیم پیشبینی میکنند که ما شاهد طوفانهای شدیدتری خواهیم بود. پرسش این است که چنین شرایطی چه مفهومی برای ترکیب و تنوع زیستی جنگلها دارد؟» درختان یک بخش اساسی از چرخه کربنی هستند که در آن کربن بین نیوار، اقیانوسها و زمین در حرکت و تبادل است.
آنها دی اکسید کربن را از نیوار جدا کرده، آنرا در بافت خود برای رشد جذب میکنند. در سراسر دنیا، جنگلها انباری برای کربن خالص هستند، یک تا ۲میلیارد تُن کربن را سالانه از نیوار جابهجا میکنند. این رقم مقدار قابل توجهی از حدود ١٠ میلیون تن کربنی است که در نتیجه احتراق سوختهای فسیلی و دیگر فعالیتهای انسانی انتشار پیدا میکند. زمانی که یک جنگل آسیب میبیند، پوشش گیاهی در نهایت تجزیه میشود و کربن دوباره به نیوار بازمی گردد. این رقم میتواند بسیار چشمگیر باشد: یک بررسی پژوهشی پس از طوفان کاترینا در سال ٢٠٠۵ نشان داد که طوفان ٣٢٠ میلیون درخت در ساحل خلیج را از بین برد یا شدیدا به آنها آسیب زد ؛ درختانی حاوی ١٠٠میلیون تن کربن.
۵- زمانی که جنگلها بهبودی خود را آغاز میکنند، ترکیب گونهها اغلب متفاوت است- بهطور مثال در یک جنگل بارانی مانند الیونکی نمونههایی که زیر نورکامل رشد میکنند، تا زمانی که سایبان جنگل دوباره رشد کند، تمایل به غصب فضا دارند. درختان جدید همچنین جوانتر و کوچکتر هستند و در نتیجه جنگل احیا شده مقدار کمتری از کربن را ذخیره میکند. لوییز ورکات، یک محقق از مرکز بینالمللی برای کشاورزی گرمسیری در پالمیرا/کلمبیا میگوید: «جنگلها بهمدت زمان زیادی نیاز دارند تا احیاء شوند و آنچه در ابتدا احیا میشود همیشه آن نیست که پیشتر آنجا وجود داشته.»
اگر که این چرخه آسیب و رشد دوباره-آنچه بومشناسنان نامش را رژیم اختلال میگذارند- بهدلیل طوفانهای سهمگین بیش از پیش تکرار شود، برخی از جنگلها احتمالا هیچوقت بهطور کامل احیا نخواهند شد. برای دهههای متمادی کاهش ذخیره شدن کربن به امری تقریبا دائمی تبدیل شده است. کربن بیشتر از فعالیتهای انسانی در نیوار به جا میماند و موجب گسترش تغییرات اقلیمی میشود.
۶ – جفری چمبرز، یک جغرافیدان از دانشگاه برکلی/کالیفرنیا که مدیر گروه پژوهشی طوفان کاترینا بوده، میگوید: «اگر آب و هوا گرم شود، آیا ما میبایست منتظر افزایش رژیمهای اختلال باشیم؟ این بر توانایی سیستمها برای جابهجا کردن دی اکسیدکربن از نیوار تأثیر میگذارد.» از اینرو تعیین چگونگی تغییرات زیست توده در جنگلهای آسیب دیده در طول زمان بهمنظور درک توازن کربن جهانی بسیار ضروری است اما این کار سادهای نیست، زیرا شمردن درختان آسیب دیده حتی در جنگلهای ساده هم عملا کار غیرممکنی است.
به جای آن پژوهشگران بر سنجش از راه دور تکیه میکنند: برداشتهای ماهوارهای برای تعیین حضور یا غیبت درختان؛ بهطور مثال با اندازه گیریهای هوایی تاج پوشش جنگلها با لیزر. با استفاده از چنین دادههایی دکتر چمبرز شمار درختان نابود شده یا آسیب دیده از طوفان ماریا در پورتوریکو را بالغ بر ٢٣ تا ٣١ میلیون تخمین میزند. چنین تخمینهایی البته مقدماتی هستند؛ نخست اینکه بسیاری از درختانی که هماکنون زنده هستند، احتمالا در نتیجه خسارتها خواهند مرد؛ موردی که پس از طوفان کاترینا پیش آمد. به گفته دکتر اوریارته برای اطمینان به آنچه ما میبینیم، نیاز به دادههای مستقیم روی زمین داریم. به همین دلیل او و ۳نفر از دانشجویانش در مقطع دکتری و چند دستیار دیگر، مسیر کوهستانی را پیمودند.
محل شروع در ارتفاع ۳هزار پایی (٩١۴ متر) نزدیک به بلندترین نقطه ال یونکی با هدف رسیدن به کرتهایی برای بررسی در فواصل پایینتر بوده است. کرتهای نامبرده حدود ۲دهه پیش درنظر گرفته شدهاند و در طول سالها مورد مطالعه توسط پژوهشگران و کارکنان ایستگاه میدانی اِل وِرده بوده اند- یک پایگاه در جنگل ملی که در دوران جنگ سرد برای تحقیقات دولت آمریکا در زمینه تأثیر پرتوهای (هسته ای) بر پوشش گیاهی ساخته شده بود. در دهههای اخیر، با پاکسازی آلودگی رادیواکتیو، از اِل ورده بیشتر برای امور پژوهشی استفاده شده، ازجمله بررسیهای تأثیر تغییرات اقلیم بر جنگل ها.
اکنون این پایگاه که از جانب دانشگاه پورتوریکو اداره میشود، یکی از برنامههای معدود برای نظارت دراز مدت اکولوژیکی در مناطق گرمسیری بهشمار میرود. کارگروه پژوهشی تازه آغاز شده؛ دکتر اوریارته میگوید که برنامه آنها بازدید و نظارت کرتها از نزدیک برای چندین سال است که نسبت به مشاهدات به مرور کمتر خواهد شد. او گو اینکه نتیجه کار را نمیداند، اما چندین نظر دارد: «یکی از آنها این است که ما در جنگلهایی که با طوفانهای شدیدتر روبهرو بودهاند، در آخر، جنگلهای کوتاهتر و کوچکتر را مشاهده کردهایم که بهمعنای کاهش ذخیره کربن است. اینکه در پورتوریکو نیز این اتفاق بیفتد، یکی از بزرگترین پرسشهاست و پرسشهای دیگری مانند: «آیا ما برخی از گونهها را از دست خواهیم داد؟ آیا برخی گونهها گسترش بیشتری پیدا خواهند کرد؟ ما تلاش داریم تا این تحول را درک کنیم که بخشی از آن شناسایی چگونکی واکنش درختان در برابر آسیبهاست.»
۷- پرسشی که با خواندن این گزارش در ذهن هر پژوهشگرِ مستقل نگرانِ سرنوشت هیرکانی شکل میگیرد، آن است که آیا تعلل در اجرای دقیق طرح تنفس جنگل و در عوض تبدیل هیرکانی به کارگاه بزرگ سدسازی، جادهسازی، تولید گوشت قرمز و ویلاسازی؛ ایرانیان را آماده وداعی تلخ با ریههای بیرقیب و تولیدکننده اکسیژن سرزمین مادریشان – زودتر از آنچه تصور میکردند – نمیکند؟! این پرسشی است که کودکان دبستانی امروز در نوشهر، میاندشت و چوبر هم تا قبل از پایان دوره دبیرستان، پاسخش را با اشک و آه و حسرت خواهند یافت! نخواهند یافت؟