وجود چوب و فرآوردههای ترکیبی آن از دیرباز از اهمیت اقتصادی زیادی درکشورهای توسعه یافته و درحال توسعه برخوردار بوده است .چوب محصولی است از طبیعتی که در زندگی بشر نقش داشته و به مرور زمان دارای اهمیت ویژهای شده است و صنایع چوب از جمله صنایعی است که ازگستردگی زیادی به صورت صنف و صنعت در سطح کشور برخوردار است و دارای امکانات بالفعل و بالقوه فراوانی میباشد، گستردگی آن از منابع طبیعی و جنگلداری شروع شده و از کارخانجات بزرگی نظیر تخته خرده چوب، تخته فیبر، تخته لایه و روکش امتداد داشته و در نهایت به صنایع چوب ختم میشود. این طیف وسیع به همراه نیاز روز افزون به محصولات آنها نشانگر اهمیت بالای این صنعت است. در کشور ما صنایع چوب نقش مهمی درایجاد اشتغال و تحقق اهداف برنامه توسعه دارد(حسین پور،۱۳۸۵).
صنایع چوب کشورمان، بویژه صنعت مصنوعات چوبی، در دهه گذشته توسعه مناسب و مطلوبی نداشته است. اگر چه در سال های اخیر تعداد زیادی واحدهای مصنوعات چوبی تاسیس و راه اندازی گردیده است ولی علیرغم زیاد بودن تعداد واحدها تولیدات هم از نظر قیمت و هم از نظر کیفیت توان رقابت با محصولات مشابه خارجی را ندارد و مقدار تولید نیز در حد اندک است. به طوری که از نظر تولید در سطح جهانی در بین ۲۵ کشور توسعه یافته و در حال توسعه پایینترین اولویت را داشته و از سوی دیگراز نظر بازار داخلی نیز هیچگاه میزان تولید، تکافوی بازار مصرف داخلی را ننموده است و همواره از این نظر مقدار متنابهی واردات داشتهایم. همچنین از نقطه نظر انتخاب مکان استقرار، واحدهای مذکور نیز،میتوان مشاهده نمود که برنامهریزی ها براساس معیارهای علمی و منطقی استوار نبوده است و در مورد واحدهای بزرگ، اغلب مشاهده میشود که محل استقرار آنها، تابع محل بازار مصرف محصولات، گردیده است. علیرغم وجود پتانسیل های زیادی که در زمینه صادرات مصنوعات و محصولات چوبی وجود دارد در سال های گذشته به دلیل صادرات محصولات نامرغوب و عدم رعایت استانداردهای لازم دراین خصوص بسیاری از بازارهای مناسب از دسترس خارج شده و حتی درمواردی منجر به از بین رفتن اعتماد مصرف کنندگان محصولات ایرانی در برخی از بازارهای جهانی شده است.
صنعت چوب و مصنوعات و محصولات چوبی کشورمان در حال حاضر بیش از ۵۰ هزار کارگاه کوچک و بزرگ تولیدی را به خود اختصاص داده است،اما مبلمان در ایران عمدتا توسط واحدهای صنفی تولید میشود و واحدهای صنعتی به مراتب کمتری در این عرصه حضور دارند. در حال حاضر طبق گزارش مرکز آمار ایران حدود ۲۲۶ واحد تولید صنعتی مبلمان با اشتغال حدود ۱۰هزار نفر در کشور وجود دارد . همچنین بر اساس گزارشات اتحادیه درودگران تعداد ۴۶۷۰۰ واحد رسمیدر زمینه صنایع چوب مشغول فعالیت بوده که تعداد ۱۱۷هزار نفر در این کارگاهها مشغول فعالیت میباشند. (نیکنام ، معصومی ، فرح آبادی ، اسفندیاری ،۱۳۸۶).
توان بالقوه بالای این تعداد واحد تولیدی در جذب نیروی کار، افزایش تولید و در نهایت توسعه صادرات می تواند محرک بسیار خوبی جهت صنایع وابسته و مرتبط با آن نظیر چوببری، نئوپان سازی، چسب سازی، تولید تخته فیبر، روکش و تخته لایه، یراقآلاتسازی،شیشه، پارچهبافی و رنگسازی باشد. به عبارت سادهتر توسعه ی تولید و صادرات مصنوعات و محصولات چوبی می تواند منجر به توسعه ی بخش عظیمی از صنایع کشورشود. لازم به یادآوری است که بخش مصنوعات و محصولات چوبی آخرین مرحله ی کار در صنایع چوب است که بدست مصرفکننده نهایی می رسد به همین خاطر دارای ارزش افزوده بالایی بوده و اهمیت زیادی را در بخش صادرات میتواند داشته باشد( نادری،۱۳۷۱).بر اساس آخرین آمارها میزان واردات مبلمان و مصنوعات چوبی کشورهای حوزه خلیج فارس بیش از ۵۰۰میلیون دلار و کشورهای آسیای میانه و قفقاز بیش از ۵۰میلیون دلار در سال اعلام شده است ( آمار بازرگانی خارجی،۱۳۹۰ ).
این حجم بالای واردات به همراه تجارت کشورهای دیگر بیانگر بازار بسیار عظیم مصنوعات چوبی در جهان است و چنانچه کشوری بتواند تولیدات خود را با این بازار بزرگ پیوند بزند، تحولی بزرگ در بخش صنعت چوب خود بوجودآورده و منبع عظیمی ازدرآمد را ازآن خود کرده است. با بررسی کشورهای مقصد مصنوعات و محصولات چوبی صادراتی ایران می توان دریافت که از زمان گشوده شدن بازار آسیای میانه و قفقاز به روی کالاهای ایرانی نرخ صادرات مصنوعات و محصولات چوبی سیرصعودی داشته اما عدم توجه به مسائل استانداردو کیفیت محصولات موجب شده که پس ازاندک زمانی بازار این کشورها نیزعکس العمل منفی نسبت به محصولات ایرانی ازخود نشان دهند واین عامل درکنارعواملی همچون رقابت منفی صادر کنندگان ایرانی با یکدیگر، عدم آینده نگری آنان ،صدور محصولات نامرغوب و حضور رقبائی قدرتمند چون ترکیه،ایتالیا و لهستان باعث کاهش حجم صادرات ایران به این کشورهاگردیده است .
منبع:http://ulduzlu002.mihanblog.com/