همه ما میدانیم که سوالهای ساده همیشه جوابهای ساده ندارند. مثلا پاسخ این سوال که چرا سیم هدفون گره میخورد را باید در مدلهای ریاضی پیچیده پیدا کرد. امروز میخواهیم یک سوال ساده دیگر مطرح کنیم: فرق بین درخت و درختچه چیست؟ خب هر کسی که چشم داشته باشد میگوید درخت بزرگتر است اما این خیلی سادهانگارانه است. با ساختنی همراه باشید و تفاوت واقعی درخت و درختچه را یاد بگیرید. هر کسی که پای در جنگل بگذارد، به راحتی و با یک نگاه میتواند درختها را از درختچهها جدا کند. این تقسیمبندی معمولا براساس یک سری پارامتر بدون انعطاف انجام میشود.
اما اگر کمی بیشتر درباره تفاوت بین درخت و درختچه فکر کنید، جوابهای ساده رنگ میبازند. در چنین مواقعی سعی میکنیم در آموختههای علمی و منابع معتبر دنبال جواب بگردیم. مثلا این تقسیمبندی که بین پرندهشناسان رایج است: « اگر زیرش راه بروید، درخت است و اگر مجبور شوید دورش راه بروید، درختچه.»
اما این نگاه علمی هم با کمی دقت کارایی خودش را از دست میدهد. خیلی درختها و درختچهها هستند که در این تقسیمبندی ساده جا نمیگیرند. درخت Kolkwitzia amabilis پر از شکوفههای صورتی روی ساقههایی به شکل درختچه است اما طول آن میتواند به بیشتر از ۳.۵ متر برسد. درخت Viburnum Sieboldii را هم میتوان با کمی هرس کردن به شکل یک درختچه کوچک درآورد. برخی درختها هم در جوانی درختچه و در سنین بالاتر درخت هستند! مثل Magnolia virginiana که در سالهای ابتدای عمرش کاملا شبیه به درختچه است اما بعد از رشد به شکل یک درخت کامل درمیآید.
خواندن همین چند مثال کافیست که بفهمیم استدلال پرندهشناسان نمیتواند کمکی در پیدا کردن فرق درخت و درختچه بکند. علتش این است که چنین تقسیمبندی در علم گیاهشناسی جایی ندارد. چنین سوالی بیشتر توسط افراد عادی مطرح میشود و بیشتر یک مساله زبانی است. گیاهشناسان با تعریفهای ما از درخت و درختچه موافق نیستند و حتی این تقسیمبندی برایشان اهمیت ندارد.
پس برای اینکه جواب علمی این سوال را پیدا کنیم به یک متخصص نیاز داریم. دیانا کورتیس، متصدی ارشد باغ گیاهشناسی نیویورک انتخاب خوبی است. او میگوید گیاهان چوبی که به سه دسته درختها، درختچهها و بالاروندهها (درختی که ریشههایش در خاک است اما از درختهای دیگر بالا میرود) تقسیم میشوند، همگی روی یک طیف قرار دارند. یک طرف طیف گونههایی قرار دارند که آنقدر حجیم و نزدیک به زمین هستند که با یک نگاه میفهمید بوته هستند. در طرف دیگر طیف هم درختهای کلاسیک قرار دارند: درختهای برافراشتهای که ارتفاعشان به ۱۵ متر هم میرسد و در تعریف مردم عامه از یک درخت درست و حسابی جا میگیرند. وسط این زنجیره گیاهانی قرار دارند که شما را به فکر میاندازد. این فکر که این گونه درخت است یا درختچه؟ اصلا فرق بین درخت و درختچه چیست؟
وضعیت طبیعی برخی از گونههای گیاهی به راحتی در دسته درختچه یا درختهای کوچک قرار میگیرد. اما پرورش انتخابی توسط انسانها مرز بین درخت و درختچه را مبهمتر کرده است. اکنون به راحتی میتوانیم کاری کنیم درختچه آملانشیر فقط روی یک ساقه رشد کند تا به شکل یک درخت دربیاید. یا میتوان درختهای باغچهای را طوری دستکاری کرد که کاملا به شکل یک درختچه تپل و کوچک دربیایند.
با در نظر گرفتن همه اینها میتوان گفت پیدا کردن فرق درخت و درختچه بسیار دشوار و شاید بیفایده باشد. ما میتوانیم به هر درختی لباس درختچه بپوشانیم و برعکس. اینکار فقط بیننده را درباره ماهیت گونه گیاهی گول میزند اما تغییری درخت یا درختچه بودن گونه ایجاد نمیکند.
با این وجود هنوز خیلیها دنبال پاسخ این پرسش هستند. برای اکثر مردم عادی مهمترین عامل تعیین کننده، طول گونه گیاهی است. اما کورتیس معتقد است مهمترین پارامتر تراکم است. اگر بتوانید معماری و ساختار درخت را در یک نگاه ببینید – یک تنه مستحکم و چند شاخه مجزا در اندازههای مختلف – میتوانید مطمئن شوید با یک درخت روبرو هستید. اما اگر آنقدر متراکم باشد که به سختی بتوانید تنه اصلی و شاخههای کوچکتر را ببینید، به احتمال زیاد با یک درختچه طرفید.
تعریف خدمات پارک ملی ایالات متحده از فرق درخت و درختچه هم میتوانید کار را سادهتر کند: «معمولا درختها بیشتر از ۶ متر طول دارند و ضخامت تنه آنها بیشتر از ۵ سانتیمتر است. درختچهها کوچکتر از درختها هستند و اغلب شاخههای متعدد، کوچک و پوشانده شده با برگ از قسمت پایین تنه آنها روییده است.»
در نهایت میتوان گفت دستهبندی درخت یا درختچه یک تقسیمبندی علمی نیست. بلکه چیزی است که در زندگی روزمره خیلی به کار میآید و نگاه ما به طبیعت اطرافمان را دقیقتر میکند.