حفظ جنگل در ایران اولویت ندارد
محمد درویش/ عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع
بهطور متوسط سالانه حدود ۱۰ تا ۱۳ هزار هکتار از جنگلهایمان طعمه حریق شده و از بین میرود. ایران کشوری است که در طبقهبندی سازمان ملل، اصطلاحا در شمار کشورهای دارای پوشش اندک جنگل قرار گرفته است. ما بهشدت از منظر حفظ پوششهای گیاهیمان، آسیبپذیر و شکننده هستیم. تنها ۷ درصد از خاک ایران، رویشگاههای جنگلی است و به همین دلیل سهم هر ایرانی از جنگل، کمتر از ۱۸ صدم هکتار است درحالیکه سهم هرکدام از ۷٫۵ میلیارد نفر از ساکنان کره زمین حدود ۸دهم هکتار جنگل است.
بهعبارت دیگر ما در ایران کمتر از یک چهارم متوسط جهانی از جنگل سهم داریم. با وجود این بخشی از ارزشمندترین، بیرغیبترین و باستانیترین جنگلهای جهان در ایران قرار گرفته است؛ جنگلهای هیرکانی، که خوشبختانه ۳۰۷هزار هکتارش بهعنوان میراث طبیعی و مشترک در یونسکو به ثبت رسید. این موضوع نشان میدهد که بهرغم اندک بودن وسعت رویشگاهها در ایران، کیفیت آنها دارای اهمیت فوقالعادهای است. در رویشگاههای زاگرس برخی از اقلام ازجمله گندم، برای نخستین بار به جهان ارائه شده است. در رویشگاه هیرکانی در شمال کشور نیز برخی گونهها وجود دارد که در هیچ جای دیگر روی کره زمین دیده نمیشود. انجیلی و شمشاد از این جملهاند و مانند نسخ خطی یگانهای میمانند که هر کتابخانهای بهدلیل داشتن آن، بهخودش میبالد. در مجموع در ایران حدود هزار و ۷۶۶ گونه انحصاری داریم که تقریبا ۶۰ گونه بیشتر از قاره اروپایی است که وسعتش ۵برابر ماست، اقلیمش بهمراتب بهتر از ماست و در عرض بالای ۶۰درجه قرار گرفته است. همه اینها نشاندهنده این است که حفظ رویشگاههای گیاهی و جنگلی باید در بالاترین اهمیت راهبردی کشور قرار داشته باشد. متأسفم که عالیترین مسئول محیطزیستی کشور به جای اینکه دیگر مسئولان را برای سرمایهگذاری در حفظ این جنگلها توجیه کند، خودش آشکارا اعلام میکند که آتشسوزی در جنگلها یک مسئله طبیعی است، نباید نگران بود و سرمایهگذاری در اطفای حریق توجیه اقتصادی ندارد. وقتی متولی طبیعت ایران چنین سخنی میگوید دیگر چه انتظاری از دیگر ارکان حاکمیت داریم که دلشان برای حفظ این جنگلها و محیطزیست بسوزد؟
دیگر آنکه سازمانهای محیطزیست در اغلب کشورهای جهان از یگان هوایی خاص برخوردار هستند. اما نه سازمان جنگلها و نه سازمان محیطزیست ایران از یگان هوایی برخوردار نبوده و همواره محتاج کمک دیگر ارگانها هستند و در بوروکراسیهای عجیب و غریب گرفتار میشوند. علاوه براین، بهدلیل آنکه بالگردهای ارگانهای مختلف برای مهار آتشسوزی طراحی نشده، ملخهایشان باعث دمیده شدن اکسیژن بر آتش شده و شدت آن را افزایش میدهد. ما نیازمند «کانادایر» هستیم؛ وسیله اطفای حریق خاص در جنگلها و مناطق صعبالعبور که متأسفانه از آن برخوردار نیستیم. از دیگر سو همه کارشناسان هشدار داده بودند امسال، با آتشسوزیهای عجیب و غریبی روبهرو خواهیم شد. دولت نیز نمیتواند این موضوع را کتمان کند. ما در این شرایط نیازمند پایگاههایی در مناطق آسیبپذیر غرب و شمال کشور بودیم تا به سرعت در زمان آتشسوزی خود را به محل برسانند. نیازمند تجهیز جامعه محلی به کولهپشتیهای مجهز به موتور پمپ با توان ۱۵متر پاشش آب بودیم. نیازمند ساخت کلیپهای جذاب و کوتاه در رسانه ملی بودیم تا بدانند امسال سالی خطرناک است تا ته سیگار خود را به طبیعت پرتاب نکنند چراکه بخش بزرگی از آتشسوزی عرصههای جنگلی بهدلیل پرتاب ته سیگارهاست. اما هیچ کدام از اینها اتفاق نیفتاد. نکته غمانگیز دیگر این است که بسیاری از این آتشسوزیها توسط دامداران و کشاورزان، قاچاقچیان چوب و کسانی اتفاق میافتد که به قصد تولید زغال، درخت را آتش میزنند. بعضی دامداران درختان را میسوزانند تا سایه آنها مانع از رشد علف نشود و برخی کشاورزان درختان را میسوزانند تا وسعت اراضی کشاورزیشان را افزایش دهند. تأسف آنکه هرقدر جنگلها آتش بگیرد به نفع کشاورزی است و از دیگر سو به ضرر منابع طبیعی است که هر دو در یک وزارتخانهاند و با یکدیگر تضاد منافع دارند.دلیل بیان چنین نظراتی از سوی رئیس سازمان محیطزیست نیز این است که خودش سالها وزیر کشاورزی بوده و از نابود شدن منابع طبیعی و جنگلها به نفع کشاورزی، شادمان میشود. ما نیازمند وزارت مستقل منابع طبیعی هستیم. بهترین دوران منابع طبیعی ما در نیمه نخست دهه ۵۰بود که وزارت منابع طبیعی داشتیم و آن زمان بود که بهترین قوانین تصویب شد. تا هنگامی که منابع طبیعی این کشور توسط دستگاه کشاورزی استثمار میشود، هرگز امیدی به بهبود اوضاع وجود ندارد.